فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت میخواهد
آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد
نه نقاشی را میگذارد کنار؛
نه دماغش اگر معمولی است را عمل میکند؛
نه غصه میخورد که ماشینش معمولی است؛
نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد؛
نه حق لبخند زدن به یک سری آدمها را؛
نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.
حقیقت این است که “ترین ها” همیشه در هراس زندگی میکنند.
هراس هبوط ( سقوط ) در لایه آدم های “معمولی”.
و این هراس میتواند حتی لذت زندگی؛
نوشتن؛ درس خواندن؛ نقاشی کشیدن؛ ساز زدن؛ خوردن؛ نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان در بیاورد.
معمولی بودن شجاعت میخواهد 🙂
* متاسفانه نفهمیدم این متن دقیقا از کیه
تهمینه میلانی نوشتن این متن رو
سلام. خیلی ممنونم که گفتین حتما به عنوان منبع اضافه میکنم به مطلب